Agriculture in Iran

Agriculture in Iran

Engineer hussein Tahmasebi
Agriculture in Iran

Agriculture in Iran

Engineer hussein Tahmasebi

اندازه گیری ECو PH عصاره خاک

خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاکهای شور و سدیمی تابع مقدار و نوع نمک می باشد. اگر چه استفاده از حس گرها یا سنسورها جهت اندازه گیری شوری در مزرعه به طور روزافزون متداول می شود، ولی اندازه گیری قابلٌیت هدایت الکتریکی (ECe) عصارۀ اشباع هنوز هم روش رایح در سراسر جهان است که در این جا به آن اشاره شده است.
اولین روش تعیین میزان املاح محلول، استفاده از تبخیر حجم معینی آب و یا عصارۀ خاک و اندازه گیری وزن موٌاد باقیمانده است به مقدار مواد باقیمانده اختصاراً TDS گفته می شود و بر حسب میلی گرم در لیتر یا گرم در لیتر بیان می گردد. اگر چه این روش هنوز هم مورد استفاده قرار می گیرد، ولی معمولاً به جای آن از اندازه گیری EC استفاده می شود. قابلٌیت هدایت الکتریکی محلول،متناسب با غلظت یونها در محلول می باشد. یکی از واحدهای متداول هدایت الکتریکی در مسایل شوری خاک mmhos می باشد که برابر با یک هزارم mhos است. در سیستم بین المللی واحدها از واحد زیمنس (S) استفاده می شود اندازه گیری هدایت الکتریکی توسط دو الکترود صورت می گیرد. این دو الکترود موجود در محفظه یا سلول قرار دارند. با استفاده از جریان الکتریسیته ای که بین الکترودها برقرار می کنند، مقاومت محلول موجود بین دو الکترود اندازه گیری می شود. در پتانسیل الکتریکی ثابت، شدٌت جریان با مقاومت محلول رابطه عکس دارد و می تواند آن را به وسیله یک پل مقاومت اندازه گیری کرد.هدایت عکس مقاومت می باشد. نتایج حاصله را معمولاً در ثابت محفظه یا سلول ضرب نموده، نتایج را به صورتECیا (هدایت الکتریکی در واحد حجم از محلول بر حسب زیمنس بر متر)، گزارش می دهند. به عنوان مثال اگر مقاومت محلول 2000 اهم باشد، هدایت الکتریکی آن 2000/1 (عکس اهم) یا 0005/0 موس است. مقدار زیمنس در خاکشناسی بسیار بزرگ است و در نتیجه از واحد میلی زیمنس بر سانتی متر mS/cm استفاده می کنند.اما به علٌت اینکه واحد طول سیستم بین المللی متر است. واحد توصیه شده برای EC دس زیمنس بر متر (d s m-1) می باشد.

تلفات ازت در خاک های کشاورزی

با وجود اثرات مفید کودهای شیمیایی در افزایش تولید محصولات مختلف زراعی و باغی در صورتی که استفاده از کودها به همراه آگاهی و علم و چگونگی کاربرد آنها نباشد نتیجه حاصله چندان مطلوب نخواهد بود.

در زمان‌های گذشته متخصصان و پژوهشگران علم گیاهی غالباً نمی‌دانستند که از مجموع کودهای ازته و ازت معدنی شده خاک فقط 50% مورد استفاده گیاه قرار می‌گیرد و ممکن است ازت به صورت گاز از خاک خارج و یا این که با آب آبیاری و باران از خاک خارج شود. منبع اصلی ازت برای گیاهان مواد آلی خاک می‌باشد که از باقیمانده حیوانی و گیاهان قبلی حاصل شده و به طور طبیعی و یا در نتیجه عمل انسان به خاک داده شده است.

معمولاً کشت و کارهای صحیح و اصولی مقدار قابل توجهی از ازت را که توسط گیاه از خاک خارج می‌شود با افزودن کودهای آلی و باقیمانده‌های گیاهی به خاک برگردانده می‌شود. اگر کود دامی تازه به صورت جامد یا مایع بلافاصله به داخل خاک برده شود نگرانی از بابت از دست رفتن ازت وجود نخواهد داشت.

در حال حاضر توصیه جهت حفظ تعادل ازت خاک آن است که بقایای گیاهی ، کود حیوان و کود سبز به زمین داده شود تا هم ازت خاک متعادل شود و هم مواد آلی خاک باعث بهبود خواص فیزیکی خاک شود. البته این توصیه‌ای عام نیست. به عنوان مثال زیر خاک کردن بقایای گیاهی در نواحی که بیماری و آفتی غالب وجود داشته باشد توصیه نمی‌شود.

حفاظت و افزایش بازده ازت موجود در خاک در درجه اول بستگی به حفاظت خاک از عوامل فرسایشی، کم‌کردن تلفات به علت شستشو و ممانعت از تشکیل ترکیبات ازتی فرار در خاک خواهد داشت. در ارتباط با فرسایش و جلوگیری از آن متأسفانه در کشور ما اقدامات مؤثری انجام نشده و پر شدن سدها، جاری شدن سیل و پیشروی کویر و شنزارها معضلات و دشواری‌های فراوانی را موجب شده است، هرآینه در ایران جلوی صدمات فرسایش گرفته شود، طبق برآوردها زیان اقتصادی تلفات ازت نصف خواهد شد.

در ایران میزان تلفات ازت بخصوص در نواحی مرطوب شمال ایران قابل توجه می‌باشد. در نواحی که مقدار بارندگی در حدود یک متر و بیشتر است ازت خاک می‌تواند تا اعماق بیشتر از عمق نفوذ ریشه مهاجرت کند. در این نواحی که خاک در اواخر پائیز یخزده نیست بیشترین تلفات ازت انجام می‌گیرد. زیرا باران فراوانی باریده و درجه حرارت آنقدر نیست که تعریق و تبخیر تأثیر زیادی در مجموع آب خاک داشته باشد. در این وضعیت می‌توان با داشتن پوشش گیاهی که کربن آنها زیاد است (به مانند خانواده‌ غلات) از ازت خاک قبل از شستشو استفاده کرد.

در نواحی خشک تلفات ازت ناچیز است مگر در محصولاتی که آبیاری فراوانی نیاز دارند. برنج از جمله محصولاتی است که تلفات ازت در آن قابل توجه بوده و روش‌های کشت و کار برنج راهایی برای تقلیل و کاهش تلفات آبشویی باقی نمی‌گذارد. در نواحی خشک نیز قسمت اعظم تلفات ازت در فصل بارندگی و در غیبت و فقدان پوشش گیاهی صورت می‌گیرد

عامل PH

عامل PH
خاک باید دارای PH مناسب باشد. هر گیاهی یک محدوده PH خاص و مناسبی را تحمل می‌کند اگر PH خاک کم یا زیاد باشد رشد و تولید گیاه دچار مشکل می‌شود. گل‌ها و گیاهان زینتی از این قاعده استثناء نیستند بلکه نسبت به PH خاک حساس‌تر هستند. مثلاً مقدار PH مناسب برای گل‌ها و گیاهان زینتی در بنفشه آفریقایی ۷ – ۶ آلیسوم ۷/۵-۶ ، آزالیا ۴/۵- ۵ ، بگونیا ۵/۵ - ۷ ، میخک 6 – 5/7 و شمعدانی6 - 8 است.



PHخاک بطور مستقیم یا غیرمستقیم رشد گیاه را تحت تاثیر قرار می‌دهد. مهم‌ترین نقش PH خاک کنترل حلالیت عناصر غذایی در خاک می‌باشد. به عبارت دیگر قابلیت جذب عناصر غذایی وابستگی زیادی به PH خاک دارد. عناصر غذایی در PHهای مختلف، حلالیت‌های متفاوتی دارند معمولاً با افزایش PH حلالیت عناصر غذایی به جزء میلیبدون کاهش پیدا می‌کند.

یکی از مشکلاتی که در خاک‌های ایران وجود دارد PH قلیایی است، یعنی PH بالاتر از ۷. کمبود بارندگی در ایران و دارا بودن اقلیمی خشک باعث تجمع بازهای تبادلی در خاک و در نتیجه پیشرفت بسوی خاک قلیایی می‌شود.
مشکل دیگر، آهکی بودن خاک است که باعث افزایش PH خاک می‌شود.


مشکلات ناشی از PH قلیایی در تغذیه گیاه
PH قلیایی باعث می‌شود که حلالیت عناصر غذایی ضروری برای گیاه کاهش پیدا بکند و کمبود عناصر غذایی مثل فسفر (Pb)، آهن(Fe) ، روی (Zn) ، منگنز (Mn) در گیاه مشاهده شود.

عامل عمده‌ای که در بروز این کمبودها موثر هستند آهک زیاد است و در بسیاری از منابع کمبود آهن را نیز زرده ناشی از آهک می‌نامند. لذا عامل بروز زردی‌، آهک زیاد در خاک است.
در مقابل خاک‌های آهکی، خاک‌های اسیدی وجود دارند که PH کمتر از ۷ دارند. با توجه به مقدار PH خاک‌های اسیدی به دو نوع خاک‌های اسیدی خفیف و اسیدی خیلی شدید تقسیم‌بندی می‌شوند.

در خاک‌هایی که خیلی اسیدی باشند یعنی PH آن‌ها کمتر از ۴/۵ تا ۵ باشد، حلالیت عناصر غذایی مثل آهن (Fe) ، آلومینیوم (Al) و منگنز (Mn) بقدری افزایش پیدا می‌کند که برای گیاه ایجاد مسمومیت می‌کند. پس حلالیت عناصر غذایی وابستگی بسیار زیادی به PH خاک دارد.

آهن در تغذیه گیاه، نقش بسیار مهمی دارد و وابستگی آن هم به PH خاک بسیار زیاد است. اگر PH خاک یک واحد کاهش پیدا کند حلالیت آهن هزار مرتبه افزایش می‌یابد. یا اگر PH خاک را یک مرتبه تغییر بدهیم، حلالیت منگنز (Mn)و روی (Zn) که از عناصر ضروری در تغذیه گیاه هستند صد مرتبه دچار تغییر می‌شوند.

راهکارهای اصلاح خاک‌های آهکی و یا اسیدی
اصولاً اصلاح PH خاک، کار مشکلی است معمولاً PH خاک را بعنوان یک خصوصیت ثابت در نظر می‌گیرند و خیلی تغییر نمی‌دهند. زیرا خاک دارای خاصیت تامپونی یا واحدی است و در مقابل تغییرات PH از خودش مقاومت نشان می‌دهد. لذا توصیه می‌شود با توجه به PH خاک، گیاه انتخاب و کشت شود.
برای تغییر PH خاک به خاک‌های اسیدی آهک اضافه می‌کنند و در نتیجه PH خاک افزایش پیدا می‌کند، کاری که در کشورهای اروپایی و اقلیم مرطوب صورت می‌گیرد و مشکل خاک‌های آن‌ها، اسیدی بودن است که باید از طریق مصرف آهک، PH را افزایش دهند.
مشکل خاک ایران، بالا بودن PH خاک و قلیایی بودن آن است.
برای کاهش PH خاک باید از یکسری مواد اصلاح کننده یا کاهش دهنده PH استفاده بکنیم. یعنی اینکه در بعضی جاها از طریق آبیاری اسید سولفوریک و اسید کلریدریک به خاک اضافه کنیم. ولی مصرف اسید کاری مشکل و همراه با خطرات جانبی بوده و توصیه می‌شود برای کاهش PH خاک، از گوگرد استفاده بشود.
عنصر گوگرد اضافه شده به خاک بوسیله‌ی باکتری تیوباسیلوس (که در خاک موجود است) اکسید ‌شده و اسید سولفوریک تولید می‌کند و PH خاک را تغییر می‌دهد، اما کاهش PH خاک زیاد نیست بلکه فقط در حد یک واحد PH تغییر داده می‌شود. در روش دیگر، PH خاک را موضعی کاهش می‌دهند تا اثرات منفی آن را از بین ببرند. مثلاً مقدار کمی از خاک گلدان را انتخاب کرده (حدود 2/0 کل خاک گلدان) و PH آن را کاهش می‌دهند، وقتی ریشه گیاه به آن قسمت خاک رسید در محیط مناسب عناصر خود را دریافت می‌کند.
روش دیگر، مصرف کودهای اسیدزا است. مصرف کود سولفات آمونیوم بطور جزیی می‌تواند PH خاک را کاهش بدهد.

بیماری فوزاریوم خوشه گندم

بیماری فوزاریوم خوشه یا بادزدگی خوشه، بیماری قارچی می باشد که می تواند در تمام غلات دانه ریز اتفاق بیفتد. در اثر این بیماری، محصولی نامرغوب با دانه های ریز و چروکیده و وزن هزار دانه کم بوجود می آید در نتیجه کاهش ارزش اقتصادی محصول را موجب می گردد. این بیماری نه تنها باعث از دست رفتن کیفیت و راندمان محصول می گردد بلکه با ایجاد توکسین قارچی عوارض خطرناکی را برای انسان و حیوانات بدنبال دارد.
در کشور ما آمار دقیقی در مورد خسارت وارده از ناحیه این بیماری وجود ندارد. این بیماری از سالها پیش در مزارع گندم ایران بصورت پراکنده وجود داشته است ولی در سالهای اخیر آلودگی زیادی در مناطق مرطوب و نیمه مرطوب کشور از جمله منطقه مغان استان اردبیل مشاهده شده است.
علایم بیماری
در گندم علائم ممکن است در یک قسمت و یا در کل خوشه ظاهر شود. سفید شدن و رنگ پریدگی خوشه ها در مزرعه سبز بوضوح قابل تشخیص می باشد. اغلب یک قسمت از خوشـــه (عمدتاً نیمه بالائی) آلوده می شود که این قسمتها سفید و سایر قسمتهای خوشه سبز می باشند. عامل بیماری می تواند دمگل را نیز آلوده کند و بتدریج پائین خوشه را هم فراگیرد و منجر به تغییر رنگ دمگل به قهوه ای، ارغوانی تا زرشکی گردد.
اغلب دانه های آلوده، چروکیده، سبک و متمایل به رنگ خاکستری با ظاهری مات و کدر یا مایل به صورتی می-باشند. دانه های به ظاهر سالم نیز اغلب دارای آلودگی بوده و رنگ زرد کهـربائی خود را از دسـت داده و به رنگ قهـوه ای کـدر و مـات می گرایند.
بوته های جوان آلوده، در مقایسه با بوته های سالم کمی بلند ولی ضعیف می باشند. گیاهان جوان حاصل از دانه-های آلوده قبل از اینکه به اندازه کافی رشد نمایند پوسیده شده و می میرند که مرگ بوته های جوان بصورت لکه-های خطی در روی خاک قابل مشاهده است. آلودگی خوشه ها مستقل از بیماری گیاهان جوان می باشد. آلودگی به هیچ وجه از داخل گیاه به خوشه ها انتقال نمی یابد. زمانی که دمای خاک به 15 درجه سانتیگراد برسد گیاهان سالم حاصل از بذور سالم نیز توسط اندامهای رشدی عامل بیماری که در بقایای گیاهی آلوده پخش شده در سطح مزرعه و یا بذور، آلوده می شوند.
این بیماری بوسیله گونه هائی از جنس فوزاریوم ایجاد می شود ولی شایعترین گونه در گندم F. graminearum می باشد که فرم جنسی آنGibberella zeae می باشد که عامل بیماریStalk rot عامل پوسیدگی ساقه، بذر و بلال در گیاه ذرت می باشد.
این قارچها شرایط نامسـاعدرا در بقایای گیاهی باقیمانـده غلات دانه ریز و ذرت سپـری می¬کنند و در شرایط آب و هوایی مرطوب اسپورهای خود را در سطح خوشه ها پخش می کنند.
باد و قطرات باران در یک لایه نازک از رطوبت، اسپورها را بطرف سنبلچه ها پخش می کنند، و عامل بیماری ابتدا به گل حمله کرده و علائم توسعه بیماری در داخل خوشه سه روز بعد از آلودگی در شرایط مساعد برای بیماری اتفاق می افتد. معمولاً غلات دانه ریز خصوصاً گندم نان و دوروم از زمان گلدهی و گرده افشانی به بیماری حساس می باشند و تا مرحله خمیری شدن امکان توسعه بیماری وجود دارد. در زمان گلدهی اسپورهای عامل بیماری، گل را آلوده و به دانه ها، گلومها، و سایر قسمتهای خوشه رسیده و رشد و توسعه می یابند. آلودگی بعد از گلدهی، از راه شکافها و ترکهای خوشه و از محل غلاف برگ ممکن است اتفاق بیافتد.
توسعه بیماری در زمان گلدهی تا آلوده شدن دانه ها علاوه بر شرایط محیطی، فاکتورهایی نظیر نوع رقم مورد کشت و درجه حساسیت به بیماری، میزان مایع تلقیح اولیه بیماری در خاک و کیفیت بذور نیز دخالت دارند.
در ایران نیز از میان ارقام متداول گندم مورد کشت، شیرودی، زاگرس، چمران، رسول، البرز نیمه حساس و ارقام تجن، 15-75–N ،16-75-N ، استورک (دوروم) مقاوم و رقم اترک نیمه مقاوم به فوزاریوم خوشه می باشند.
پیش آگاهی و پیش بینی بروز بیماری
شروع و شیوع آلودگی در دو مدل قابل پیش بینی است:
1- وقتی که بارندگی نسبتاً طولانی به مدت 7 روز در زمان گلدهی استمرار یابد یا رطوبت بالا و دما در ساعاتی از روز بین 30- 15 درجه سانتیگراد باشد. این زمانی است که اسپورهای قارچها پخش شده و توسعه می یابند.
2- هنگامی که بارندگی و رطوبت بالا، 7 روز قبل از گلدهی و 10 روز بعد از گلدهی در حالیکه ساعاتی از روز درجه حرارت بین 30- 15 درجه سانتیگراد و رطوبت بالا تا90 درصد ادامه یابد. این زمانی است که اسپورهای قارچها پخش شده و توسعه می یابند و آلودگی رخ می دهد و بیماری شیوع می یابد.
محلولپاشی با قارچکش ممکن است که خسارت ناشی از بیماری را کاهش دهد در صورتیکه قارچکش در زمان اوائل گلدهی گندم و گندم دوروم و اوائل خوشه دهی جو صورت گیرد. کنترل بیماری زمانی موثر خواهد بود که سمپاشی هدفدار و در تمام جهات و سطوح خوشه انجام گیرد.

مدیریت بیماری فوزاریوم خوشه گندم
1- تناوب دانه ریزها و ذرت با لگومینوزها برای یکسال و فاصله انداختن کشت غلات دانه ریز با ذرت. (فرم جنسی عامل بیماری باعث پوسیدگی ساقه، دانه، و کاکل ذرت شده که می توانند بمدت چند سال در ذرت و بقایای گیاهی باقی بماند)
2- کاشت دانه های سالم و حذف کاشت دانه های لاغر، چروکیده و ضعیف و کم وزن. (استفاده از بذر مرغوب و ضدعفونی شده به کاستن آلودگی اولیه کمک می کند ولی بطور قطعی از آلودگی بعدی و توسعه و گسترش آن جلوگیری نمی کند. بذور آلوده بایستی از پروسه تولید بذر خارج شوند)
3- ضدعفونی با قارچکشهای سیستمیک که طیف اثر وسیعی دارند و یا استفاده از مخلوط قارچکشها. (ازجمله سموم مورد توصیه می توان به سومی ایت – کاربندازیم – تیرام اشاره نمود)
4-کشت در زمینهایی که بطور کامل آماده سازی شده اند.
5- کاشت در پاییز، زمانیکه دمای هوا 15درجه سانتیگراد یا بالاتر باشد صورت می گیرد و در بهار کاشت زودتر صورت می گیرد. (جهت فرار از بیماری)
6- شخم عمیق و تمیز کردن مزرعه از بقایای گیاهی آلوده و تکمیل عملیات پوشش بقایای محصول و بهداشت زراعی موثر می باشد.
7- عدم استفاده از کودهای گیاهی حاوی بقایای گیاهی آلوده.
8- عدم استفاده از واریته های حساس به بیماری.
9- انبارکردن گندم با رطوبت بالای 14 درصد به جوانه زدن و توسعه قارچها کمک کرده و تولید مایکوتوکسین(سم قارچی) را بالا می برد.
10ـ استفاده از ارقام مقاوم جو، گندم، یولاف و چاودار.
ترجمه، تدوین و گردآوری: حمید یدایی - حسین طهماسبی
زیر نظر شورای مدیریت ترویج جهاد کشاورزی اردبیل

راهنمای استفاده از تله های فرمونی

 استفاده از فرمون جنسی حشرات علیه خود آنها بی تردید یکی از جالب ترین موضوعاتی است که دانش گیاهپزشکی و بیوتکنولوژی عصر حاضر پیگیر آن است و هر چند که از آغاز کاربرد این تکنیک مدت زمان زیادی نگذشته است با این حال پیشرفتهای حاصله در این زمینه بسیار چشمگیر بوده است.در حال حاضر فرمون جنسی بیش از 250 گونه از حشرات زیان آور دنیا تولید و عرضه می شوند که عمده آفات گیاهی مزارع ، باغات میوه، جنگل ها،مراتع،پارک ها،محصولات انباری و حشرات بهداشتی را شامل می شوند. اهمیت بالای این تکنیک جدید درکنترل آفات موجب گردید که تله های فرمونی به عنوان پایه آزمایش های مزرعه ای مطرح گردد.

با اسفاده از لورها و تله های فرمونی ، همچنین کارتها، نوارهای رنگی و تله های چسبدار رتگی حاوی لور،  می توان در امر نظارت و ردیابی آفات (monitoring)  و یا کنترل جمعیت برخی از آفات گیاهی در زیر سطح زیان اقتصادی با کاربرد روشهای شکار انبوه آفت (Mass trapping) ، اختلال در جفت گیری ((mating disruption

، روش جلب وکشتار (attract & kill) و یا سایر روش ها بهره گرفت.

 

1-1- مواد شیمیایی علامت دهنده(Semiochemicals)

بسیاری از موجودات زنده جهت ایجاد ارتباط با یکدیگر و یا پیدا کردن میزبان مناسب خود پیامهای شیمیایی مخابره می کنند. از این لحاظ بندپایان به خصوص حشرات در مخابره پیامهای شیمیایی جهت بقا و یا تولیدمثل بسیار اختصاصی عمل می کنند. رفتارهای اصلی حشرات که بوسیله سیستم بویایی آنها برانگیخته یا تضعیف       می شود شامل جفت گیری، تغذیه و تخمریزی می باشد. به طور کلی به این گونه مواد شیمیایی علامت دهنده که موجب واکنشهای رفتاری گوناگونی در حشرات می شود سمیوکمیکال (Semiochemicals) می گویند.

 

سمیوکمیکال به دو گروه تقسیم می شوند :

1- فرمون ها (Pheromones): که پیامهای شیمیایی درون گونه ای را مخابره می نمایند.

2- آللوکمیکال ها (Allelochemicals): که پیامهای شیمیایی را در بین گونه های مختلف مخابره می کنند.

 

فرمون ها از لحاظ نحوه عملکرد به موارد زیر تقسیم بندی می شوند :

1- فرمون جنسی              Sex  pheromones           

2- فرمون تجمعی             Aggregation  pheromomes

3- فرمون اعلام خطر         Alarm    pheromones

4- فرمون ردیابی           Trail    pheromones

5- فرمون نشان گذاری میزبان     Host-marking    pheromones

   

آللوکمیکال ها نیز براساس دریافت کنندگی یا فرستندگی پیام ها به سه دسته آلومون، کیرمون و سینومون تقسیم بندی می شوند. آلومون ها برای گونه فرستنده پیام، کیرمون ها برای گونه دریافت کنندگان پیام و سینومون ها برای هر دو گونه دریافت کننده و فرستنده پیام مفید می باشند.

از اوایل دهه 1970 شناخت رفتار حشرات و به وجود آمدن پیشرفتهایی در زمینه شیمی تجزیه منتهی به شناخت هزاران فرمون و سایر ترکیبات سمیوکمیکال شد. ردیابی حشرات با استفاده از تله های فرمونی یا جلب کننده یکی از تاکتیک های مهم در برنامه مدیریت تلفیقی آفات می باشد. تله ها همچنین به طور گسترده ای برای تشخیص حضور یک آفت به خصوص در مورد آفات قرنطینه ای مورد استفاده قرار می گیرند.

 دریافت این واقعیت که بقای یک حشره به طور مؤثری سمت تأثیر مواد سمیوکمیکال می باشد منتهی به استفاده از این مواد به عنوان ابزاری جهت کنترل آفات شده است. اگر چه بیشترین موفقیت استفاده از سمیوکمیکال ها  (فرمون ها) در ردیابی آفت می باشد ولی در کنترل مستقیم آفت نیز نقش دارند. تله ها اغلب جهت تشخیص وجود آفات (Detecting) یا اندازه گیری فعالیت های دوره ای زندگی آفات به کار می روند.

 

به طور کلی استفاده از سمیوکمیکال ها در برنامه مدیریت تلفیقی آفات در موارد زیر می باشد :

( Knight  and  weissling  , 1999)

 - ردیابی آفات (monitoning)

1- مشخص کردن وجود یک گونه از آفت

2- تعیین زمان ظهور و ارزیابی نوسانات فصلی جمعیت آفت

3- ارزیابی میزان کارایی فرمولاسیونهای مختلف مواد سمیوکمیکال در جفتگیری حشرات

4- ارزیابی میزان مقاومت نسبت به حشره کشها

 

-کنترل مستقیم (Direct  control )

1- شکار انبوه آفت mass- trapping 

2- کاربرد فرمولاسیونهای attract  and   kill

3- ایجاد اختلال در جفت یابی mating  disruption

4- ایجاد اختلال درمراحل میزبان یابی آفت تا پذیرش آن توسط میزبان

5- استفاده از آلمونهای گیاهی جهت جلوگیری از تغذیه یا تخمریزی آفت

6- استفاده از فرمونها برای بالابردن عمل گرده افشانی

7- استفاده از آللوکمیکال ها در حمایت از دشمنان طبیعی


 

 1-2- ردیابی آفت یاmonitoring   ( به کارگیری سیستم تله گذاری )

 

تولید مواد سنتتیکی از سمیوکمیکال ها به تولید انبوه و تجاری تله های جلب کننده جهت ردیابی و شکار آفت در برنامه های کنترل آفات منتهی شد. برخلاف سایر روشهای نمونه برداری که می تواند وقت گیر باشد یا احتیاج به تکنیک خاصی جهت استفاده داشته باشد ردیابی براساس مواد سمیوکمیکال بسیار آسان و ساده می باشد. به علاوه ابزاری مناسب جهت سنجش تراکم آفت بوده و اغلب کاربردی ترین راه ردیابی حشرات می باشد.

 

 یکی از موارد استفاده از سیستم تله گذاری تشخیص وجود یک آفت در منطقه می باشد. سیستم تله گذاری به عنوان یکی از ابزارهای اولیه جهت ردیابی آفات قرنطینه ای و مشخص کردن میزان گسترش آنها به کار می رود. به این منظور از تله ها در فرودگاهها و بنادر که مناطق دارای ریسک بالا هستند برای مشخص کردن وجود آفات خارجی استفاده می شود. همچنین در برنامه های ردیابی آفات برای مشخص کردن گونه های زیان بخش آفات و تهیه اطلاعات لازم جهت جلوگیری کردن از گسترش آنها به نواحی جدید از تله ها استفاده می شود.

 

یکی دیگر از کاربردهای مهم سیستم تله گذاری اندازه گیری نوسانات جمعیت آفت به عنوان ابزاری جهت تصمیم گیری در برنامه کنترل آفت می باشد. ترکیب تله های فرمونی و مدلهای Degree-day می تواند یک روش قابل اطمینان برای ردیابی فعالیت حشرات کامل، پیش بینی زمان جفت گیری و تخمریزی و تعیین زمان استفاده از حشره کشها باشد.

یکی دیگر از کاربردهای روزافزون استفاده از تله های جلب کننده اندازه گیری میزان تأثیرگذاری فرمولاسیونهای اختلال در جفت گیری می باشد. عدم شکار آفت یا شکار تعداد کمی پروانه توسط یک تله فرمونی نشان دهنده موفقیت تاکتیک اختلال در جفت گیری آفت هدف می باشد.

در دهه های اخیر افزایش بروز پدیده مقاومت نسبت به حشره کشها لزوم داشتن یک روش قابل اطمینان جهت ارزیابی شدت مقاومت و میزان پراکندگی آن را روشن ساخت. روش بیواسی با استفاده از تله های فرمونی یکی از روش های قابل قبول جهت تشخیص میزان حساسیت آفت راسته Lepidoptera  نسبت به حشره کشها می باشد. این روش اولین بار توسط Riedl  et al.,(1985) جهت بررسی  حساسیت پروانه های کرم سیب به حشره کش آزینفوس متیل مورد استفاده قرار گرفت. روش بیواسی مستلزم جمع آوری تعداد زیادی از پروانه های نر داخل تله و آزمایش وجود مقاومت با کاربرد تماسی حشره کشها یا از طریق ترکیب حشره کش با چسب می باشد.    مهمترین مزیت استفاده از این روش بیواسی نسبت به سایر روشهای بررسی مقاومت این است که جمعیت زیادی از آفات بدون تحمیل هزینه و وقت برای پرورش لارو و بالابردن جمعیت آفت قابل آزمایش می باشد.

یکی از محدودیت های استفاده از این روش این است که بررسی پدیده مقاومت نسبت به حشره کشهای گوارشی مانند ( Neonicotinoid  ,  IGR ) قابل ارزیابی نمی باشد.

 

1-2-1- اجرای سیستم تله گذاری :

امروزه شرکت های زیادی جهت ردیابی و مدیریت آفات به تولید تجاری فرمون ها و کیرمون ها و تله های مربوطه روی آورده اند. یک تله تراکم جمعیت آفت و در نتیجه پتانسیل میزان خسارتزایی آفت را نشان می دهد. بیشتر    تله های مختلف و مواد جلب کننده جهت ردیابی آفت مورد استفاده قرار می گیرند. در اکثر تله ها یک سطح چسبناک برای گرفتن حشرات وجود دارد. در بعضی از تله ها نیز از یک حشره کشی که دارای خاصیت        Knock  down می باشد یا یک مایع برای نگه داشتن حشرات جلب شده استفاده می شود.

جلب کننده ها عموماً در یک مخزن نگهدارنده از جنس لاستیک، پلی اتیلن، پلی وینیل کلراید و یا فیبرهای توخالی فرموله می شوند. احتمال جلب یک حشره به یک تله بستگی زیادی به ماده جلب کننده و محل قرار گرفتن تله دارد. محل نصب تله ها بسته به نوع محصول و ارتفاع پروازی آفت متفاوت بوده و می تواند در داخل یا بیرون کشت، در کناره های خارجی یا داخلی کرت ها در قسمت های مختلف یک درخت باشد.

محل قرارگرفتن تله با پارامترهای گفته شده به طور قابل توجهی در جلب پروانه ها مؤثر می باشد. تله هایی که سطح آنها دارای ماده چسبنده می باشد به مرور قدرت جلب آنها در صورت پوشیده شدن سطح چسبناک با حشرات غیر هدف و گردوغبار کاهش می یابد.

1-2-2- دامنه جلب لورها :

براساس تحقیقات بعمل آمده فضای تحت پوشش یک تله فرمونی با mg 1 از فرمون حدود 152000 مترمربع یا نزدیک به 15 هکتار می باشد.

 

1-3- معرفی تعدادی از تاکتیک های مورد استفاده جهت جلب کردن و امحاء آفات

( Attraction – annihilation)

 1-3 -1-   mass  trapping (شکار انبوه آفت)

 

هدف از شکار انبوه جلوگیری  از خسارت آفت با گرفتن قسمت قابل توجهی از جمعیت اولیه آفت قبل از جفت گیری و تخمگذاری یا تغذیه می باشد. موفقیت با این روش مستلزم داشتن یک ماده جلب کننده قوی و یک تله با کارایی بالا می باشد. اگر چه موارد کنترل آفت با روش شکار انبوه فراوان می باشد اما در بعضی موارد از نقطه نظر اقتصادی توجیه پذیر نمی باشد.  

 

 در جدول زیر نمونه هایی از برنامه mass  trapping آورده شده است

Reference

Pest

mass  trapping

James  et al.,1996

Carpophilus beetles

Attractants  and water- based fonnel  traps

Wawrzynski . 1998

Japanese  beetles

Attractant – baited  traps

Zhong et  al.,2002

Chinese   tortrix

Sex  pheromone- baited  traps

Buchelos  and levinson, 1993

Cigarette  beetle

Attractant – baited multisurface traps

Borden, 1990

Ambrosia  beetle

Pheromone – based  mass  trapping

Lindgren , 1993

Mountain  pine  beetle

Inhibitor  combined  with  mass  trapping

Park  and  Goh,1992

Beet  armyworm

Sex pheromone – based mass  trapping

 

 در ایران  در سالها ی اخیر این روش به صورت  محدود جهت کنترل غیر شیمیایی  آفاتی  مثل کرم خراط  

  Zeuzera  Pyrina( با استفاده از فرمون جنسی پروانه زنبور مانند  Synanthedon tipuliformis) ،  پروانه

زنبور مانند Synanthedon myopaeformis در باغات سیب و به و شکار انبوه مگس گیلاسRhagoletis ceraci با استفاده ازاشکال مختلف تله های زرد رنگ چسبدار حاوی لورcherry fruit fly trap)) به کار برده شده است.

 

این تکنیک در کنترل تراکم های پایین جمعیت آفت (ولی همواره بالاتراز سطح زیان اقتصادی) مؤثرتر است. در تراکم های بالا تله ها به سرعت توسط حشرات اشباع می شوند. تعداد تله نصب شده در این تکنیک 15- 10 تله در هکتار در ارتفاع پروازی آفت می باشد و در بعضی از محصولات همزمان با رشد محصول نیاز به بالا بردن ارتفاع تله ها می باشد.

در صورتیکه توسط جلب کننده های خاصی هر دو جنس نر و ماده توسط تله جلب شوند شانس موفقیت در برنامه کنترل انبوه افزایش می یابد. در صورتیکه فقط نرها توسط تله جلب شوند شکار آنها قبل از جفت گیری بسیار اهمیت دارد.   

                                                                                                                                                                                                                                                                         

تکنیک mass trapping در مناطقی قابل اجراست که تحمل مقداری از خسارت آفت به منظور کاهش کاربرد حشره کش ها قابل پذیرش باشد. مثلاً در پارک ها و گیاهانی که در معابر شهر وجود دارند80-90 درصد کنترل،
می تواند قابل قبول باشد.

 

به طور کلی می توان گفت که mass trapping زمانی کاربرد دارد که اولاً تراکم آفت در منطقه ای مورد عمل پایین باشد. ثانیاً مهاجرت آفت از بیرون به داخل منطقه مورد آزمایش محدود باشد(باغات ایزوله باشند).بنابراین ارزیابی

جمعیت آفت بر اساس سوابق سالهای گذشته کاملا ضروری بوده و کمک موثری در اتخاذ تصمیم بر استفاده از این روش خواهد بود.

 

 1-3-2- Attract - and –Kill (روش جلب و کشتار)

 یکی از تاکتیک های کنترل آفات می باشد که مشابه mass trapping بوده و بر پایه سیستم جلب آفت و امحاء بخش قابل توجهی از جمعیت آفت در نتیجه جلوگیری از خسارت محصول می باشد. تفاوت اصلی آن است که در شیوه attract and kill تکیه بر روی یک ماده سمی باشد که بیشتر از یک تله باعث از بین بردن آفت می شود. مهمترین فایده این شیوه آن است که مشکل اشباع تله توسط آفت حذف شده در نتیجه می تواند باعث بهبود عملکرد کنترل آفت در تراکم های بالا باشد. همچنین پی آمد تعویض تله ها و هزینه بالای برنامه کنترل محدود می شود. از فرمولاسیون attract and kill میتوان جهت کنترل انواع سخت بالپوشان ، پروانه ها و به خصوص مگسها استفاده کرد.

 

 

جدول زیر آفاتی که به روش  Attract and kill کنترل شده اند آورده شده است.

References

Pest

Attract and kill

Prokopy et al., 2000

Apple maggot fly

Pesticide – treated spheres

Stelinski and Liburd, 2001

Blueberry maggot fly

Pesticide – treated spheres

Jones , 1998

Oliver fly

Pheromone bait spray

Charmillot et al., 2000

Codling moth

Sex – pheromone – based attracticide

Suchling and Brockerhoff , 1999

Light – brown apple moth

Sex – pheromone – based attracticide

 

 

اولین و بیشترین کاربرد جلب کننده به همراه یک حشره کش برای کنترل مگسهای میوه Tephritidae بوده است زیرا در شکار انبوه این مگسها مشکل اشباع تله وجود دارد (Jones, 1998).

 

 تعدادی ازآفات که با استفاده از این روش تحت کنترل قرار می گیرند به شرح زیر می باشند:

- کنه های نباتی Tetranychidae با استفاده از ماده جلب کننده sstirrup M

-       مگس زیتونBactrocera olea  با استفاده از ماده جلب کننده protein hydrolysate

-       پروانه چوبخوار پستهKermania pistaciella  با استفاده از فرمولاسیون kerma kill

-       مگس میوه Bactrocera zonata با استفاده از ماده جلب کننده Methyl eugenol

-       مگس میوهBactrocera dorsalis  با استفاده از ماده جلب کننده Methyl eugenol

-  مگس جالیز و تعداد دیگری از گونه هایTephritidae  با استفاده از ماده جلب کننده

-          protein hydrolysat

 

1-3-3- Autodissemination  (روش جلب و ایجاد بیماری)

اتودیسمینیشن یک روش ابتکاری و تکنیک کنترلی امیدبخش می باشد که در این روش ماده جلب کننده با یک پاتوژن (عامل بیماریزا) ترکیب می شود. (Sucking and karg,2000) عنوان Lure and infect به معنی جلب کردن و آلوده کردن را برای این روش پیشنهاد کردند و در مورد توصیف این روش و محدودیت ها و نتایج بی نظیر آن بحث کردند. آفاتی که در این سیستم جلب می شوند کشته نمی شود بلکه به یک پاتوژن آلوده شده و باعث انتشار بیماری به سایر افراد می شوند.استفاده از این روش یعنی انتخاب عوامل بیماریزا برای میزبانهای اختصاصی یکی از روشهای سازگار با برنامه کنترل بیولوژیکی آفات خواهد بود.

جدول زیرنمونه ای از برنامه کنترلی به روش Autodissemination آورده شده است.

References

Pest

Autodissemination

Furlong et.al., 1995

Diamondback math

Pheromone trap and fungus

Klein and lacey,1999

Japanese beetle

Attract trap and fungus

Jackson et al., 1992

Tobacco budworm

Pheromone trap and baculovirus

1-3-4- mating Disruption (روش اختلال در جفت گیری)  

 

یکی از موفقیت آمیزترین شیوه ها در استفاده از مواد سیمو کمیکال برای کنترل آفات که در چند دهه         اخیر  مورد استفاده قرار گرفته است رهاسازی مقدار زیادی از فرمونهای سنتزی به منظور جلوگیری یا به تاخیر  انداختن جفت گیری می باشد. اولین بار این روش حدود 30 سال قبل جهت کنترل آفت     Trichoplusia ni (Hubner)  مورد استفاده قرار گرفت. (Gaston et al., 1967)

 

این تکنیک با گسترش شرکتهای تولیدکننده به عنوان بخشی از برنامه ی کنترلی برای تعدادی از آفات میوه، سبزیجات و آفات جنگلی از راسته پروانه ها پذیرفته شده است.

 

در این روش فضای قلمرو آفت در حال اشباع فرمونی نگهداشته می شود که نتیجه جبری آن سرگردانی حشرات بالغ وعدم جفت یابی ،جفت گیری و تولید مثل خواهد بود.

 

آنچه در استفاده از این روش قابل توجه می باشد این است که در تراکم های بالای جمعیت آفت در مقایسه با تراکم های پائین کنترل آفت مشکل تر خواهد بود. به عنوان مثال در مورد کرم سیب بیشترین اختلال در جمعیت های پائین موثر بوده است.

به طور کلی الگوهای بیولوژیکی زیر در موفقیت تاکیک اختلال در جفت گیری نقش دارند:

-       بیولوژی / اکولوژی گونه های هدف

-       میزان حساسیت نرها به فرمون جنسی

-       خصوصیات شیمیایی فرمون

-       تاثیرات فیزیکی محیط

 

استفاده از فرمون جنسی حشرات بعنوان وسیله ای برای ایجاد گمراهی جنسی تا کنون درباره تعداد اندکی از گونهای آفات گیاهی به مرحله کاربرد جهانی رسیده است که به نام تعدادی از آنها اشاره می گردد:

 

-  کرم ساقه خوار برنج...........................................................................................Chilo suppressalis

-  کرم سرخ پنبه.......................................................................................... Pectinophora gossypiella

-  کرم قوزه پنبه...............................................................................................Helicoverpa armigera

-  کرم سیب...........................................................................................................Cydia  pomonella 

-  کرم آلو.....................................................................................................Grapholitha funebrana

-  جوانه خوار کاج............................................................................................Rhyacionia buoliana

 

برای کنترل کرم سیب در مناطقی که جمعیت آفت از انبوهی پایین برخوردار است تعداد 500 نوار پلیمری حاوی ماده موثره فرمون اختلال در جفت گیری را در سطح یک هکتار نصب می کنند.استفاده از این روش در

ایران سابقه طولانی نداشته و طی سالهای گذشته در مناطق آذربایجان و خراسان در قالب مبارزه تلفیقی و به همراه سایر روشهای کنترل جمعیت آفت نظیر مبارزه بیولوژیک و مبارزات زراعی ، مکانیکی و میکروبی و غیره مورد استفاده قرار گرفت.بررسیهای اولیه نشان داده است که استفاده از این روش اثرات کنترلی خوبی در قالب مبارزه تلفیقی با کرم سیب داشته است.

 

 ذر ایران یکی دیگر از موارد استفاده از روش اختلال در جفت گیری در مورد آفت کرم ساقه خوار برنج بوده که  اولین باردر سال 1373 با استفاده از فرمولاسیون جامد آهسته رهش فرمون جنسی کرم ساقه خوار برنج(selibate CS) در سطح 7 هکتار از شالیزار های مناطق شمالی اجرا شد.برای کنترل کرم ساقه خوار برنج به شیوه فوق الذکر حدود 1- 2 هفته پس از نشاء برنج در زمین اصلی تعداد 100عدد فرمون پراکن (Dispenser) با فواصل 10*10 متر از همدیگر حاوی 4/0گرم فرمون جنسی حشره مذکور ،به کمک پایه هایی از نی در هر هکتار از مزرعه شالی نصب شد(جمعا 40گرم ماده موثره در هکتار). نتایج به دست آمده نشان داد که این روش کنترل آفت علاوه بر آنکه مستقلا به عنوان یک روش مهار کرم ساقه خوار برنج قابل توصیه می باشد می تواند زمینه بهره وری بهتر و گسترده تر استفاده از زنبور پارازیتوئید تریکو گراما را هم در مزارع برنج ایجاد نماید.


 

1-4- تعدادی از فرمونهایی که جهت monitoring آفات درختان میوه مورد استفاده قرار می گیرند

 

نام فارسی

نام علمی آفت (فرمون)

کرم سیب

1- Cydia pomonella

کرم آلو

2- Grapholitha funebrana

مگس گیلاس

3- Rhogoletis ceraci

کرم سرشاخه خوار هلو

4- Lobesia botrava

مگس زیتون

5- Bacterocera oleae

سرخرطومی حنایی خرما

6- Rhyncophorus ferugineus

کرم خراط (پروانه فری)

                                                     7- Zeuzera pyrina

پروانه جوانه خوار

8- Archips rosanus

مینوز لکه گرد

9- Leucoptera scitella

کرم به

10- Euzophera bigella

پروانه سفید آمریکایی

11- Hyphantria cunea

پروانه زنبورمانند

!2- Synanthedon  myopaeformis

کرم سرشاخه خوار هلو

13- Anarsia lineatella

کرم چوبخوار هلو

!4- Kermania pistaciella

مگس مدیترانه ای

15- Ceratitis capitata

 


 

1-5- راهنمای کاربرد فرمونهای آفات اشجار جهت ردیابی( monitoring)

چگونگی استفاده : بعد از خارج کردن فرمون از لفافه بلافاصله به صورت عمودی در مرکز تله قرار گیرد و پوشش مربوطه از منطقه مونیتورینگ خارج شود. از تماس بادست خودداری شود.

زمان استفاده : قبل از ظهور اولین نسل آفت با توجه به بیولوژی آفت در هر منطقه

تله مناسب : تله دلتا مناسبترین تله جهت استفاده از فرمون می باشد.( جهت انتخاب تله مناسب به مبحث انتخاب تله مراجعه شود)

 

.موقعیت نصب تله : تله ها باید در سایه انداز درخت و در ارتفاع 2-5/1 متری از سطح زمین نصب شوندو تله ها طوری نصب شوند که شاخ و برگ درخت داخل تله قرار نگیرد. مناسبترین محل برای نصب تله بین تنه و خارجی ترین قسمت شاخ و برگ یک درخت می باشد. تله ها نباید در زیر یا خارج از شاخ و برگ درخت نصب شوند.

 

تراکم تله : 1 الی 2 تله در هر هکتار

چگونگی جمع آوری اطلاعات :  اطلاعات باید به طور هفتگی ثبت شوند. در جمعیت های بالا دفعات بیشتری برای ثبت اطلاعات در یک هفته لازم می باشد.

 

تفسیر اطلاعات : تصمیم گیری در مورد کاربرد حشره کشها نباید صرفاً براساس داده های ثبت شده باشد. به این منظور باید شرایط آب و هوایی و شرایط بیولوژیکی آفت نیز در نظر گرفته شود.

 

تعویض تله : هر 6-4 هفته بر اساس توصیه کارشناسان تعویض باید صورت گیرد.

 

شرایط نگهداری فرمون : در دمای 0c20-10 به مدت 6 ماه ، د دمای 0c 10 – 4 به مدت 12 ماه، 0c 4-0 به مدت 24 ماه و در دمای 0c 18- بیشتر از 24 ماه قابل نگهداری می باشند.


 

1-6- تعدادی از فرمونهایی که جهت monitoring آفات گیاهان زراعی مورد استفاده قرار می گیرند

نام فارسی

نام علمی آفت

کرم بلال ذرت

1- Heliothis zea

کرم قوزه پنبه

2-Heliothis armigera

پیله خوار نخود

3- Heliothis Viriplaca

کرم قوزه (گوجه فرنگی)

4- Heliothis obsoleta

کرم ساقه خوار اروپایی ذرت

5- Ostrinia nubilalis

کرم خاردار پنبه

6- Earia insulana

برگخوار چغندرقند

7- Spodoptera exigua

کرم ساقه خوار برنج

8- Chilo suppressalis

بید سیب زمینی

9- Phthorimea operculella

کرم طوقه بر

10-Agrotis ipsilon

کرم طوقه بر

11- Agrotis segetum

ساقه خوار ذرت

121- Sesamia cretica

ساقه خوار ذرت

13- Sesamia nanagrioides

مگس خربزه

14- Miopardalis pardalina

کفشدوزک خربزه

15- Epilachna chrysomelina

کرم سرخ پنبه

16- Pectinophora gossypiella

کرم سرخ ثانوی پنبه

17- Pectinophora malvella

مگس لوبیا

18- Hylmia cilicrura

مگس جالیز

19- Dacus ciliatus

مگس خربزه و هندوانه

19- Dacus cucurbitae

1

-7- راهنمای کاربرد فرمونهای آفات زراعی جهت ردیابی monitoring

 

چگونگی استفاده : بعد از خارج کردن فرمون از لفافه بلافاصله به صورت عمودی در مرکز تله قرار گیرد و پوشش مربوطه از منطقه مونیتورینگ خارج شود. از تماس بادست خودداری شود.

 

زمان استفاده : قبل از ظهور و اولین نسل آفت

تله مناسب : تله دلتا مناسبترین تله جهت استفاده از فرمون می باشد. .( جهت انتخاب تله مناسب به مبحث انتخاب تله مراجعه شود)

موقعیت نصب تله : تله ها باید نزدیک به بالاترین ارتفاع گیاه (تقریباً در ارتفاع 1 متری از زمین) با استفاد از یک قیم نصب شوند.

برای بعضی از محصولات لازم است که تله ها چندین بار در طی رشد گیاه بالا کشیده شوند.

 

تراکم تله : 1 الی 2 تله در هرهکتار

چگونگی جمع آوری اطلاعات : اطلاعات باید به طور هفتگی ثبت شوند. در جمعیت های بالا دفعات بیشتری برای ثبت اطلاعات در یک هفته لازم می باشد.

تفسیر اطلاعات : تصمیم گیری در مورد کاربرد حشره کشها نباید صرفاً براساس داده های ثبت شده باشد و به این منظور باید شرایط آب و هوایی و شرایط بیولوژیکی آفت نیز در نظر گرفته شود.

 

تعویض تله : هر 6-4 هفته بر اساس توصیه کارشناسان تعویض باید صورت گیرد.

 شرایط نگهداری فرومون : در دمای 0c  20-10 به مدت 6 ماه، در دمای 0c 10-4 به مدت 12 ماه ، 0c  4-0 به مدت 24 ماه و در دمای 0c  18- بیشتر از 24 ماه قابل نگهداری می باشد.

                                         گیاهپزشک دشت مغان