مقدمه
یکی‌ از اهداف‌ برنامه‌های‌ توسعه‌کشور، افزایش‌ تولیدات‌کشاورزی‌

کشور تا حد 120 میلیون‌تن‌ در سال‌ می‌باشد. در مقطع‌ فعلی‌با

توجه به‌ خشکسالی‌های‌ پی‌درپی‌، آهکی‌بودن‌خاکهای‌زراعی‌

کشور و بی‌کربناته‌ بودن ‌آبهای‌ آبیاری‌، نظر کارشناسان براین‌

است‌ که‌دستیابی به‌ هدف‌فوق‌ از طریق‌ مصرف‌ بهینه‌ کود و تغییر

نگرش‌ در تغذیه‌ گیاهی‌امکانپذیر می‌باشد. علم‌تغذیه‌گیاهی‌ را

می‌توان‌ ارتباط عوامل‌تغذیه‌ای‌ مؤثر در رشد، ترکیب‌ و

تولیدات‌گیاهی‌دانست‌که‌ در راستای‌ تغذیه‌ سالم‌برای‌ انسان‌ و

حیوان‌ با کمک‌فرایندهای‌متعدد هماهنگ‌به کار گرفته ‌می‌شوند. به

عبارت‌ دیگر هدف‌ تغذیه‌ گیاهی‌ دستیابی‌ به‌ محصولات سالم‌توأم

با عملکرد بالا به‌ همراه‌ هزینه‌های‌ قابل‌ توجیه‌ اقتصادی‌ با مقادیر

بالای‌ترکیبات‌با ارزش‌(پروتئین‌، چربی‌، کربوهیدراتها، ویتامینها و

مواد معدنی‌) می‌باشد، بدون‌ آنکه‌ هیچگونه‌ اثر مخرب‌ بر

روی‌محیط زیست‌ داشته‌ باشد. طبق آمارهای اعلام شده از طرف

وزارت جهاد کشاورزی در سال 1380، از مجموع 34/12 میلیون

هکتار از اراضی کشت شدة کشور، در حدود 07/2 میلیون هکتار

زیر کشت محصولات دائمی‌قرار دارد که از این مقدار حدود 96/1

میلیون هکتار سهم درختان میوه (باغهای میوة کشور) می‌باشد و بقیه متعلق به درختان صنعتی (درختان غیر مثمر) است.

 


اهمیت عناصر غذایی برای رشد درختان میوه

درختان میوه مانند سایر موجودات زنده برای رشد و ادامة حیات

نیاز به مواد غذایی دارند. درختان باید غذای مورد نیاز خود را

بسازند و برای این منظور از عناصر شیمیایی موجود در طبیعت

استفاده می‌نمایند، در علم تغذیة گیاه این عناصر به عنوان عناصر

غذایی شناخته می‌شوند. عناصر غذایی بصورت ترکیبات گوناگون

در طبیعت و در محیط زیست گیاهان (هوا و خاک) وجود دارند و

گیاهان بوسیله برگها و ریشه‌های خود ترکیبات قابل جذب این

عناصر را دریافت می‌کنند.


گیاهان مانند کارخانه‌های بسیار مدرن با جذب عناصر غذایی از

محیط و طی فرآیند‌های بیوشیمیایی، آنها را به ترکیبات مختلف

تبدیل می‌کنند که برای رشد و نمو و باردهی مورد استفاده قرار

 می‌گیرند. این ترکیبات برای ساخت پروتئین و رشد رویشی

همچنین ساخت ترکیبات شیمیایی و هورمونها به منظور اجرای

فعالیت‌های متابولیسمی‌گیاهی و …. استفاده می‌شوند. بنابراین

چنانچه این عناصر به اندازة مورد نیاز درختان در اختیار آنها نباشد

اختلالاتی در این چرخة طبیعی بوجود می‌آید. این اختلالات باعث

کاهش رشد رویشی و متعاقب آن کاهش باردهی محصول

می‌شود. امروزه‌ از کودها به‌ عنوان‌ ابزاری برای‌جلوگیری از این

اختلالات و رسیدن‌ به‌ حداکثر تولید در واحد سطح ‌استفاده‌

می‌شود. اما این‌ کودها باید بتوانند علاوه‌ بر افزایش‌ تولید،

 کیفیت‌محصولات‌ کشاورزی‌را نیز ارتقا داده‌ضمن‌آلوده‌نکردن‌محیط

زیست‌ به خصوص آبهای‌ زیرزمینی‌، تجمع‌ آلاینده‌ها نظیر نیترات‌ در

اندامهای‌ مصرفی‌محصولات‌ را به‌ حداقل‌ مقدار ممکن‌ تنزل‌ دهند.

درختان میوه معمولاً برای مدت 15 الی 50 سال در محل باغ

رشدو نمو و تولید محصول می‌کنند، بنابر این سیستم ریشه‌ای

وسیعی داشته و می‌توانند عناصر را از خاک جذب نمایند. مقداری

از این عناصر در پایان فصل رویش مجدداً به خاک بر می‌گردد و

مقداری دیگر به همراه برداشت میوه از خاک خارج شده و دیگر به

خاک باز نمی‌گردد به همین علت باید هر ساله نسبت به تأمین

به موقع عناصر در خاک اقدام شود تا در دراز مدت از ضعیف شدن

خاک جلوگیری شود. در تغذیه درختان میوه نه تنها توجه به تغذیه

کل درخت لازم است بلکه باید به تغذیة اندامهای ذیربط نیز توجه

نمود. بطور مثال برای طولانی‌تر شدن مدت انبارداری، میوه درخت

باید دارای مواد غذایی خاصی باشد.

 


جذب مواد از محیط یکی از اساسی‌ترین فعالیت‌های سلولهای

گیاهی است که به‌منظور رشد و تأمین انرژی صورت می‌گیرد.

جذب مواد غذایی از محیط ریشه به دو صورت «جذب فعال» و

«جذب غیرفعال» انجام می‌شود. «جذب فعال» به فعالیت گیاه

وابسته بوده و در صورت کاهش و یا افزایش آن کند و یا تند

می‌شود و «جذب غیر فعال» نیز تحت تأثیر عوامل

فیزیکوشیمیایی می‌باشد و عوامل محیطی و شرایط جانبی در آن

تأثیر دارند.

عناصر غذایی مورد نیاز درختان میوه

بطور معمول نام 17 عنصر بعنوان عناصر غذایی لازم برای گیاهان

ذکر شده است، از این عده کربن، اکسیژن و هیدروژن معمولاً از

هوا تأمین می‌شوند. شش عنصر به مقدار زیاد مورد نیاز گیاهان

هستند که عبارتند از: ازت (N)، فسفر (P)، پتاسیم (K)، کلسیم

(Ca)، منیزیم (Mg) و گوگرد (S). از این عناصر به عنوان «عناصر پر

مصرف» و یا « عناصر ماکرو» و یا «عناصر اصلی» یاد می‌شود.

(گاهی بعضی از محققان، کلسیم، منیزیم و گوگرد را به عنوان

 

 عناصر میان مصرف ذکر می‌کنند). هشت عنصر دیگر برای رشد

درختان میوه و گیاهان ضرورت کامل دارند ولی مقدار نیاز گیاه به

آنها کمتر است که عبارتند از: آهن (Fe)، روی (Zn)، بـُر (B)،

منگنر (Mn)، مس (Cu)، مولیبدن (Mo)، کلر (Cl) و نیکل (Ni). این

 عناصر به عنوان « عناصر کم مصرف» و یا «عناصر میکرو» و یا «

 ریزمغذیها» شناخته می‌شوند. مقدار عناصر غذایی مورد نیاز

درختان میوه براساس‌ دو عامل‌ مقدار جذب عناصر غذایی توسط

محصول‌ و پتانسیل‌ خاک‌ برای‌تامین‌به‌موقع‌ مواد غذایی‌ برای‌ گیاه‌

تعیین‌ و محاسبه‌ می‌شود. برای‌ تعیین‌ مقدار کود مورد نیاز

گیاهان‌باغی‌ لازم‌ است‌ از نقش‌ عناصر پرمصرف و کم‌مصرف‌در

گیاهان شناخت کاملی‌داشته‌ باشیم‌.


دلایل کمبود یا بیش بود عناصر غذایی

بطور طبیعی و تحت تأثیر شرایط محیطی مقادیر مشخصی از

عناصر در محیط رشد درختان میوه قرار دارند (خاک و هوا)، اما

همه آنها قابل جذب برای درختان نمی‌باشند بلکه باید این

ترکیبات به اشکال قابل جذب برای درختان در آیند تا بوسیله

ریشه‌ها جذب شوند. غلظت عناصر موجود درخاک تحت تأثیر

عوامل مختلف محیطی از جمله خصوصیات خاک، شرایط محیطی

مانند دما، رطوبت و نور و اثر متقابل عناصر با هم قرار دارد. این

غلظت در داخل درختان نیز متأثر از شرایط ژنتیکی و محیطی

خواهد بود.


1- اثر فاکتورهای ژنتیکی

فاکتورهای ژنتیکی متفاوت در درختان میوه باعث تفاوت در فعالیت

متابولیکی درختان شده و جذب عناصر را تحت تأثیر قرار می‌دهد

و این موضوع در هنگام تهیه بستر مناسب برای باغهای میوه باید

مد‍نظر قرار گیرد. بعضی از درختان میوه تمایل شدیدی به جذب

عناصر خاص را دارند و باعث گروه بندی گیاهان در این زمینه

می‌شوند.
جذب بعضی از عناصر بصورتهای خاصی انجام می‌پذیرد. برخی از

آنها بصورت جذب فعال بوسیله درختان دریافت می‌شوند یعنی

برای جذب این عناصر، درخت انرژی مصرف کرده و آنها را از محیط

جذب می‌کند. شدت و میزان جذب این عناصر بستگی زیادی به

 شدت فعالیت متابولیکی درخت دارد. خصوصیت ژنتیکی بعضی از

درختان باعث ایجاد ریشه‌های افشان و پراکنده در خاک می‌شود

که در این صورت سطح وسیعی ازمحیط را برای جذب عناصر در

بر می‌گیرد. در درختان میوه‌ای که تبخیر و تعرق بیشتری نسبت

به سایرین دارند جذب عناصر سهل تر خواهد بود که می‌تواند به

اندازة برگها، نوع تاج درخت، شکل برگها و ارتفاع درخت و …

 بستگی داشته باشد.


2- اثر فاکتورهای محیطی


جذب عناصر غذایی توسط درختان میوه تابع شرایط محیطی

می‌باشد. از عوامل محیطی مؤثر بر جذب می‌توان میزان رطوبت،

 دما، طول روز، خصوصیات خاک و غیره را نام برد.


رطوبت: از آنجایی که حرکت و انتقال مواد در خاک ارتباط

مستقیمی‌با میزان رطوبت دارد، این عامل می‌تواند در

فراهمی‌عناصر قابل جذب مؤثر باشد. گاهی کمبود آب باعث

کاهش جذب عناصر بوسیله درختان می‌شود. حلالیت عناصر

 غذایی در آب، درجات مختلفی دارد و بسته به میزان رطوبت و

میزان عناصر در دسترس گیاهان متفاوت می‌باشد. گاهی نیز آب

زیادی باعث شسته شدن و خارج شدن عناصر غذایی از

دسترس گیاه می‌شود.


دما: افزایش دما در اکثر موارد باعث افزایش فعالیت متابولیکی،

تبخیر و تعرق و جذب عناصر غذایی می‌شود. در این حالت

فعالیت ریشه‌ها ارتباط مستقیمی‌با دمای خاک دارد به همین دلیل

در زمستان که دمای خاک کاهش می‌یابد فعالیت ریشه‌ها نیز به

شدت کاهش می‌یابد ولی بطور کلی قطع نمی‌شود یعنی گاهی

 در زمستان بعضی از درختان میوه مانند سیب فعالیت ناچیزی در

 منطقه ریشه دارند و مواد غذایی را جذب می‌نمایند. همچنین

 دمای زیاد محیط در هنگام محلول پاشی مواد غذایی بر روی

درختان میوه نیز باعث تبخیر بخش مایع مواد غذایی شده و جذب

عناصر غذایی را با مشکل مواجه می‌سازد.


نور: جذب مواد غذایی در طول روز بسیار بیشتر از زمان تاریکی

 است. وجود نور باعث بروز فعالیت کلروفیل سازی در درختان

می‌گردد و متعاقب آن جذب عناصر غذایی نیز افزایش می‌یابد.

 همچنین نور به عنوان یک محرک رشد باعث افزایش فعالیت‌های

فیزیکوشیمیایی در درختان شده و جذب و انتقال مواد غذایی در

آنها را افزایش می‌دهد.


خاک: شاید بتوان گفت که مهمترین عامل در جذب عناصر غذایی

توسط درختان میوه، شرایط و خصوصیات خاک می‌باشد. عواملی

از قبیل بافت خاک، غلظت عناصر موجود در خاک، رطوبت خاک، pH

محیط خاک، میزان مواد آلی خاک، نوع و میزان رس موجود در خاک

و حتی عوامل فیزیکی موجود نظیر شیب زمین، ارتفاع محل و ….

در تغذیه درختان میوه مؤثر می‌باشند. اصولاً وضعیت تغذیه‌ای در

خاکهای بسیار سنگین (رسی) و بسیار سبک (شنی) مناسب

نمی‌باشد و درختان با مشکل مواجه می‌شوند. بهترین نوع بافت

خاک حالت «لومی» می‌باشد. حضور مادة آلی می‌تواند بافت خاک

را مطلوب کرده و شرایط مناسب تغذیه‌ای را برای درختان میوه

فراهم آورد. از آنجایی که اکثر خاکهای کشور آهکی بوده، (بجز

نوار شمالی کشور در حاشیة دریای خزر) دارای pH بالا

می‌باشند. جذب مطلوب عناصر غذایی در خاک در pH خنثی( 7 =

pH ) و یا کمی‌اسیدی صورت می‌پذیرد بنابراین اصلاح خاکها در

طول زمان و در هنگام احداث باغها باید مد نظر قرار گیرد. استفاده

 از کودهای آلی و کودهای شیمیایی با بنیانهای مناسب می‌تواند

 در این راه ما را کمک کند.


اثر متقابل بین عناصر: مقدار زیاد یک عنصر غذایی در درخت

ممکن است بر روی جذب دیگر عناصر غذایی اثر بگذارد. اگر

عنصری باعث افزایش جذب عنصر دیگر توسط درختان شود این

اثر را «سینرژیست» گویند و برعکس اگر غلظتی از عنصر باعث

جلوگیری از جذب و یا کاهش جذب یک عنصر دیگر شود آن را اثر

متقابل یا «آنتاگونیست» گویند. این اثرات در نسبت عناصر در

درختان به وضوح نقش خود را بر روی رشد درختان و محصولات

آنها نشان می‌دهد بطور مثال افزایش غلظت پتاسیم در درختان

 میوه باعث کاهش غلظت کلسیم در میوه می‌شود و بر روی

کیفیت و عمر انباری میوه اثر منفی می‌گذارد. همچنین نسبت

عناصر مانند نسبت ازت به کلسیم (N/Ca) و کلسیم به بـر (

Ca/B) و غیره اثر رقابت بین عناصر را بر روی محصولات باغی

نشان می‌دهد. به همین دلیل کارشناسان تأکید فراوانی بر

مصرف کودهای شیمیایی بصورت متعادل دارند. امروزه با مصرف

بهینة کود می‌توان علاوه بر فراهم آوردن شرایط مطلوب تغذیه

ای، باعث افزایش عملکرد محصولات به میزان چشمگیری شد.

 همچنین کیفیت و سلامت تولیدات باغی ارتباط تنگاتنگی با

مصرف متعادل و بهینة کود در باغها دارد.